san30z

Welcome 2 my blogsky

san30z

Welcome 2 my blogsky

تفاوتهای زن و مرد

دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر ... می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی ... برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج کنی ... در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ... او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی ... او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی ... او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد ... او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ... او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ... و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد ... و قرن هاست که او عشق می کارد و کینه درو می کند چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت زمان جوانی بربادرفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش، گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد سینه ای را به یاد می آورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند ... و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد ... و این، رنج است. 

دکتر شریعتی.

از خدا صدا نمی رسد

ای ستاره ها که از جهان دور

چشمتان به چشم بی فروغ ماست

نامی از زمین و از بشر شنیده اید؟ 

در میان آبی زلال آسمان

موج دود و خون و آتشی ندیده اید

این غبار و مهنتی که در فضاست

ابن دیار وحشتی که در فضا رهاست

این سرای ظلمتی که آشیان ماست

در پی تباهی شماست!  

ای ستاره ما سلاممان بهانه است

عشق ما دروغ جاودانه است

در زمین، زبان حق بریده اند

حق،زبان تازیانه است!

وآنکه صادقانه با تو درد دل کند

های های گریه ی شبان هاست!  

ای ستاره ای ستاره غریب

از بشر مگوی و از زمین مپرس

زیر نعره ی گلوله های آشین

از صفای گونه های آتشین مپرس

زیر سیلی شکنجه های دردناک 

از زوار چهره های نازنین مپرس

پیش چشم کودکان بی پناه

از نگاه مادران شرمگین مپرس   

در جهنمی که از زمین جداست

در جهنمی که پیش دیده ی خداست

از لهیب کوره ها و کوه نعش ها

از غریو زنده ها میان شعله ها

 بیش از این مپرس

بیش از این مپرس  

ای ستاره ،ای ستاره غریب

ما اگر ز خاطر خدا نرفته ایم

پس چرا به داد ما نمی رسد

ما صدای گریه هایمان به آسمان رسید

از خدا چرا صدا نمی رسد؟ 

 

فریدون مشیری.